مسئولان دفتر ساحوی کمک های ملکی
سازمان ملل متحد به افغانستان (یوناما) در زون شمال شرق کشور از تقدیر 2 زن
فعال در ولایت بغلان خبر دادند.
به گفته آنان این زنان پس از قدردانی از سوی دفتر یوناما، به دانش آموزان شماری از مکاتب این ولایت معرفی شدند.
شمس
الدین حامد، مسئول اطلاعات دفتر یوناما در شمال شرق در گفت و گو با
خبرگزاری بخدی، هدف از راه اندازی این برنامه را، تقویت استعداد ها و
شناسایی چهره های زنان فعال در کشور عنوان کرده است.
ولایت
بدخشان
بدخشان یا بذخشان ولایتی است در شرق افغانستان و متصل بترکستان شرقی، مرکز آن امروزه فیض آباد است بدخشان یکی از قدیمیترین مناطقی است که در شاهنامه فردوسی از آن یاد شده است. بدخشان همچنین در چامههای شاعران به کیفیت لعل خویش معروف بوده است.
بدخشان در شمال شرقی افغانستان واقع است. در مارس ۱۸۹۵ به موجب توافقاتی که میان بریتانیا و روسیه در لندن صورت گرفت، بدخشان میان افغانستان و خاننشین بخارا تقسیم شد و بر پایه این توافق بدخشان کوهستانی تابع بخارا باقی ماند و سرزمینهای جنوبی مسیر آمودریا به افغانستان (ولایت بدخشان) پیوست . لذا این ولایت میان دو امپراتوری بزرگ (روسیه تزاری و بریتانیا) به دو بخش تقسیم گردید. یک بخش این ولایت تحت نام بدخشان روسیه و بعدا منطقه خودگردان کوهستانی بدخشان شوروی با مرکزیت شهر خاروغ به روسیه تعلق گرفت، و بخش دوم با مرکزیت شهر فیضآباد به امارت افغانستان پیوست. روسیه و انگلیس آمودریا (جیحون) را به عنوان مرز طبیعی پذیرفته و توسط ستونهای مرزی نشانهگذاری شد. در سال۱۹۱۷ بعد از پیروزی انقلاب بلشویکی در روسیه بدخشان روسیه به شوروی در تشکیل جمهوری شوروی سوسیالیستی تاجیکستان تعلق گرفت.
در حال حاضر بدخشان سرزمینی شامل پارهای از شمال خاوری افغانستان و جنوب خاوری تاجیکستان میباشد. این ولایت با جمهورهای تاجیکستان، پاکستان و ولایت سینکیانگ جمهوری مردم چین دارای مرز مشترک است
جعغرافیای طبیعی :
مساحت بدخشان افغانستان ۴۷۴۰۳ کیلومتر مربع بوده و جمیعت آن بالغ بر یک میلیون و هفتصد و پنجاخ هزار نفر است، اکثریت باشندگان این ولایت را تاجیکان تشکیل داده و به زبان فارسی حرف میزنند.در بدخشان با زبانهای پامیری آنها تکلم مینمایند.مردم بدخشان دارای اصلیت آریائی بوده و از اصیلترین قبایل ساکن در افغانستان میباشند. اکثر مردم این ولایت باسواد بوده و به ارزشهای دینی خود سختگیر اند. در قرن پنجم هجری قمری ناصرخسرو شاعر مشهور، مذهب شیعه را به آنجا برد و در تبلیغ آن کوشید. تأثیر تعالیم او هنوز در بدخشان باقی است و قبر وی بر مسیر علیای رود ککچه (از ریزابه های آمودریا) دیده میشود.
بدخشان دارای کوههای بلند و رودخانههای خروشان است،کوههای مهم این ولایت خواجهمحمد، هزارچشمه و سفیدخرس نام دارند. بلند ترین قلهِ کوههای هندوکش در خاک افغانستان بنام نوشاخ در این ولایت قرار دارد.پامیر که به نام بام دنیا معروف است، در این ولایت موقیعیت دارد.
رودخانههای مهم آن عبارتاند از رود کوکچه، واخان، انجمن، وردج، تگاب، تنگی شیوا، پامیر، جرم، چاهیل در سرغیلان، آغرده در غارسپان، غوریسنگ، درواز، راغ.ولایت بدخشان ۵۳ فیصد منابع آبی افغانستان را داراست. دریاچه (در فارسی افغانستان جهیل)های آن شیوا، زرقل و چقمقین نام دارند.
فراوردههای عمده این ولایت گندم، جو، جودر ( گندم سیاه )، جواری ( ذرت )، و ارزن است، از جمله میوههای این ولایت توت و چارمغز ( گردو )، زردآلو، آلوبالو و سیب آن مشهور است.سیب بهارک و چارمغز سرغیلان درین ولایت از شهرت خوبی برخوردار است.
بدخشان به داشتن معادن لعل، لاجورد و طلای خویش دارای شهرت است. لعل، بدخشان یا بدخشی در قرون وسطی در سرتاسر عالم اسلام شهرت داشت. غیر از لعل یاقوت و لاجورد و سنگ بلور و سنگ پازهران نیز از آن بدست می آورده اند. ابن حوقل جغرافی نویس قرن چهارم آرد: از بدخشان بیجادهٔ خوب و سنگهای قیمتی که در زیبایی و رونق به یاقوت می ماند بدست می آید. این سنگها به رنگهای گلی و رمانی ( اناری) وسرخ (احمر قانی) و شرابی است و آن اصل لاجورد است.
عمده ترین مخزنهای طبیعی آن، در یمگان لاجورد به حجم سه صدکیلومتر طول و ۴۷ کیلومتر عرض، و معدن لعل در سرغیلان که از آن به علت عدم مشخص بودن محل آن استفاده صورت نمیگیرد، میباشد. در نتیجه بررسیهای که اخیراً در مورد نفت در افغانستان صورت گرفتهاست، این ولایت را دارای ذخایر بزرگی نفتی تثبیت نمودهاند.
در بدخشان معادن آهن و مس نیز وجود دارد. کانهای آن در شغنان بر ساحل راست آمودریا و در خارج بدخشان بمعنی اخص است.
از اماکن تاریخی آن میتوان از ویرانههای بهارک ( که در حاشیه شهر تاریخی بهارستان و لان شی آباد شدهاست)، اشکاشم و توپخانه زیباک و مقبره ناصر خسرو نام برد.
بدخشان یا بذخشان ولایتی است در شرق افغانستان و متصل بترکستان شرقی، مرکز آن امروزه فیض آباد است بدخشان یکی از قدیمیترین مناطقی است که در شاهنامه فردوسی از آن یاد شده است. بدخشان همچنین در چامههای شاعران به کیفیت لعل خویش معروف بوده است.
بدخشان در شمال شرقی افغانستان واقع است. در مارس ۱۸۹۵ به موجب توافقاتی که میان بریتانیا و روسیه در لندن صورت گرفت، بدخشان میان افغانستان و خاننشین بخارا تقسیم شد و بر پایه این توافق بدخشان کوهستانی تابع بخارا باقی ماند و سرزمینهای جنوبی مسیر آمودریا به افغانستان (ولایت بدخشان) پیوست . لذا این ولایت میان دو امپراتوری بزرگ (روسیه تزاری و بریتانیا) به دو بخش تقسیم گردید. یک بخش این ولایت تحت نام بدخشان روسیه و بعدا منطقه خودگردان کوهستانی بدخشان شوروی با مرکزیت شهر خاروغ به روسیه تعلق گرفت، و بخش دوم با مرکزیت شهر فیضآباد به امارت افغانستان پیوست. روسیه و انگلیس آمودریا (جیحون) را به عنوان مرز طبیعی پذیرفته و توسط ستونهای مرزی نشانهگذاری شد. در سال۱۹۱۷ بعد از پیروزی انقلاب بلشویکی در روسیه بدخشان روسیه به شوروی در تشکیل جمهوری شوروی سوسیالیستی تاجیکستان تعلق گرفت.
در حال حاضر بدخشان سرزمینی شامل پارهای از شمال خاوری افغانستان و جنوب خاوری تاجیکستان میباشد. این ولایت با جمهورهای تاجیکستان، پاکستان و ولایت سینکیانگ جمهوری مردم چین دارای مرز مشترک است
جعغرافیای طبیعی :
مساحت بدخشان افغانستان ۴۷۴۰۳ کیلومتر مربع بوده و جمیعت آن بالغ بر یک میلیون و هفتصد و پنجاخ هزار نفر است، اکثریت باشندگان این ولایت را تاجیکان تشکیل داده و به زبان فارسی حرف میزنند.در بدخشان با زبانهای پامیری آنها تکلم مینمایند.مردم بدخشان دارای اصلیت آریائی بوده و از اصیلترین قبایل ساکن در افغانستان میباشند. اکثر مردم این ولایت باسواد بوده و به ارزشهای دینی خود سختگیر اند. در قرن پنجم هجری قمری ناصرخسرو شاعر مشهور، مذهب شیعه را به آنجا برد و در تبلیغ آن کوشید. تأثیر تعالیم او هنوز در بدخشان باقی است و قبر وی بر مسیر علیای رود ککچه (از ریزابه های آمودریا) دیده میشود.
بدخشان دارای کوههای بلند و رودخانههای خروشان است،کوههای مهم این ولایت خواجهمحمد، هزارچشمه و سفیدخرس نام دارند. بلند ترین قلهِ کوههای هندوکش در خاک افغانستان بنام نوشاخ در این ولایت قرار دارد.پامیر که به نام بام دنیا معروف است، در این ولایت موقیعیت دارد.
رودخانههای مهم آن عبارتاند از رود کوکچه، واخان، انجمن، وردج، تگاب، تنگی شیوا، پامیر، جرم، چاهیل در سرغیلان، آغرده در غارسپان، غوریسنگ، درواز، راغ.ولایت بدخشان ۵۳ فیصد منابع آبی افغانستان را داراست. دریاچه (در فارسی افغانستان جهیل)های آن شیوا، زرقل و چقمقین نام دارند.
فراوردههای عمده این ولایت گندم، جو، جودر ( گندم سیاه )، جواری ( ذرت )، و ارزن است، از جمله میوههای این ولایت توت و چارمغز ( گردو )، زردآلو، آلوبالو و سیب آن مشهور است.سیب بهارک و چارمغز سرغیلان درین ولایت از شهرت خوبی برخوردار است.
بدخشان به داشتن معادن لعل، لاجورد و طلای خویش دارای شهرت است. لعل، بدخشان یا بدخشی در قرون وسطی در سرتاسر عالم اسلام شهرت داشت. غیر از لعل یاقوت و لاجورد و سنگ بلور و سنگ پازهران نیز از آن بدست می آورده اند. ابن حوقل جغرافی نویس قرن چهارم آرد: از بدخشان بیجادهٔ خوب و سنگهای قیمتی که در زیبایی و رونق به یاقوت می ماند بدست می آید. این سنگها به رنگهای گلی و رمانی ( اناری) وسرخ (احمر قانی) و شرابی است و آن اصل لاجورد است.
عمده ترین مخزنهای طبیعی آن، در یمگان لاجورد به حجم سه صدکیلومتر طول و ۴۷ کیلومتر عرض، و معدن لعل در سرغیلان که از آن به علت عدم مشخص بودن محل آن استفاده صورت نمیگیرد، میباشد. در نتیجه بررسیهای که اخیراً در مورد نفت در افغانستان صورت گرفتهاست، این ولایت را دارای ذخایر بزرگی نفتی تثبیت نمودهاند.
در بدخشان معادن آهن و مس نیز وجود دارد. کانهای آن در شغنان بر ساحل راست آمودریا و در خارج بدخشان بمعنی اخص است.
از اماکن تاریخی آن میتوان از ویرانههای بهارک ( که در حاشیه شهر تاریخی بهارستان و لان شی آباد شدهاست)، اشکاشم و توپخانه زیباک و مقبره ناصر خسرو نام برد.
درباره ما
اطلاعات کاربری
لینک دوستان
آرشیو
نظرسنجی
مردم افغانستان به ویژه جوانان در انتخابات ۲۰۱۴ شرکت می کنند زیرا این انتخابات تغییر مشروع را در کشور به رقم خواهد زد؟
افغانستان
آمار سایت
من یک افغانی ام
من یک افغانی ام
وطنم در پی جنگ
مردمم سر گردان
دل من پر درد است
قلمم سر گردان
دل من غمگین است
با دلم می جنگم
غصه ها لبریزند
عشق من جاویدان
بر لب من خنده
خنده ام از درد است
درد هایم پنهان
باز هم می خندم
آری
من یک افغانی ام
روز ها در پی نان
در پی کار حلال
خسته از کشتن و مرگ
در پی آرامش
حرف گقتن بسیار
تلخ و شیرین بسیار
دل من خسته است
راه رفتن بسیار . . .
آری من یک افغانیم
وطنم در پی جنگ
مردمم سر گردان
دل من پر درد است
قلمم سر گردان
دل من غمگین است
با دلم می جنگم
غصه ها لبریزند
عشق من جاویدان
بر لب من خنده
خنده ام از درد است
درد هایم پنهان
باز هم می خندم
آری
من یک افغانی ام
روز ها در پی نان
در پی کار حلال
خسته از کشتن و مرگ
در پی آرامش
حرف گقتن بسیار
تلخ و شیرین بسیار
دل من خسته است
راه رفتن بسیار . . .
آری من یک افغانیم