ابومعین
ناصر بن خسرو بن حارث قبادیانی بلخی، معروف به ناصر خسرو(۳۹۴ - ۴۸۱ ه.
ق)در روستای قبادیان در بلخ در خانوادهٔ ثروتمندی که ظاهراً به امور دولتی و
دیوانی اشتغال داشتند چشم به جهان گشود.از شاعران بزرگ فارسیزبان، حکیم و
جهانگرد ایرانی و از مبلغان مذهب اسماعیلی بود. وی بر اغلب علوم عقلی و
نقلی زمان خود از قبیل فلسفهٔ یونانی و حساب و طب و موسیقی و نجوم و فلسفه و
کلام تبحر داشت و در اشعار خویش به کرات از احاطه داشتن خود بر این علوم
تأکید کردهاست. ناصر خسرو به همراه حافظ و رودکی جزء سه شاعری است که کل
قرآن را از برداشتهاست. وی در آثار خویش، از آیات قرآن برای اثبات عقاید
خودش استفاده کردهاست.آثار ناصرخسرو عبارت اند از:
-دیوان اشعار فارسی
-دیوان اشعار عربی
-سفرنامه ناصرخسرو (شرح مسافرت هفت ساله)
-زاد المسافرین (عقاید فلسفی او را توضیح میدهد.)
-و...
عنوان:دیوان اشعار ناصر خسرو قبادیانی
زبان:فارسی
فرمت:PDF
تعدادصفحات:422
حجم:3.9مگابایت
آمدم تا به تو آویزم
لیک دیدم که تو آن شاخه ی بی برگی
لیک دیدم که تو به چهره ی امیدم
خنده ی مرگی
وه چه شیرینست
بر سر گور تو ای عشق نیازآلود
پای کوبیدن
وه چه شیرینست
از تو ای بوسه ی سوزنده ی مرگ آور
چشم پوشیدن
وه چه شیرینست
از تو بگسستن و با غیر تو پیوستن
در به روی غم دل بستن
که بهشت اینجاست
به خدا سایه ی ابر و لب کشت اینجاست
تو همان به که نیندیشی
به من و درد روانسوزم
که من از درد نیاسایم
که من از شعله نیفروزم
کجا بودی وقتی برات شکستم یخ زده بود شاخه گل تو دستم
کجا بودی وقتی غریبی و درد داشت من تنها را دیونه میکرد
کجا بودی وقتی تو را میخواستم که دستات آروم بشینه تو دستام
کجا بودی وقتی که گریه کردم از تو به آسمون گلایه کردم
کجا بودی وقتی کنار عکسات شبا نشستم به هوای چشمات
کجا بودی تو لحظه نیازم وقتی میخواستم دنیامو بسازم
کجا بودی ببینی من می سوزم عین چشات سیاهه رنگ وروزم
کجا بودی تشنه چشمات بودم نبودی من عاشق دنیات بودم
کجا بودی وقتی دیونت بودم وقتی که بی قرار شونت بودم
کجا بودی وقتی چشام به در بود ترانه هام شکایت سفر بود
نبودی پیش من بی ستاره ترک میخورد دلم به یک اشاره
کجا بودی وقتی که پرپر شدم سوختم و از غمت خاکستر شدم
کجا بودی ببینی خستگیمو آب شدن شمعای زندگیمو
می خندیدم اما تنم می لرزید کجا بودی وقتی چشام می ترسید
کجا بودی وقتی که اشکام میریخت خون جای گریه ازتو چشمام میریخت
کجا بودی وقتی باید می موندی غصه موازلحن صدام می خوندی
کجا بودی وقتی صدات می کردم به آسمون رسید صدای دردم
کجا بودی من از خودم گذشتم هر جا بگی را دنبال تو گشتم
کجا بودی ببینی آبروم مرد اما به خاطر چشات قسم خورد
خنده واسه همیشه از لبام رفت رسیدن از مرمر رویاهام رفت
کوچه انتظار رسید به بن بست دلم میگفت اون سر وعده هاش هست
کجا بودی که از نفس افتادم روزی یه بار زنده شدم جون دادم
وقتی که این بازی ها را میکردی من می دونستم داری برمیگردی
پاهای خسته تو بذار رو چشمام بگو که دیگه نمی ذاری تنهام
بگو هنوز دوستم داری با منی بگو محاله قلبمو بشکنی
کجا بودی ببینی بی ستاره ام ببینی جز تو کسی را ندارم
غم نبودنت مثل آتیشه تو این خط ترانه جا نمیشه
تورو با دنیا عوض نمی کنم
همه ی دار و ندارم می دونی
من ازت چیزی نمی خوام عشق من
تو فقط بگو کنارم می مونی