loading...
کابل.تی کا
afg بازدید : 632 چهارشنبه 19 مهر 1391 نظرات (1)

یاس نام تنها خواننده مجاز رپی است که در کشورمان فعالیت مي‌کند او حالا بیش از پنج آهنگ مجوز دار از وزارت ارشاد دارد. یاسر بختیاری خواننده‌اي است که در دنیای بی در و پیکر موسیقی زیر زمینی برای خودش چارچوب‌هايي دارد و در آهنگ‌هایش خبری از حرف‌هاي زشت و خارج از عرف نیست و سعی دارد با آهنگ‌هایش دغدغه‌هاي اجتماعی را که در ذهن دارد فریاد بزند.



گفت‌وگو با یاسر چندان آسان نبود اما بالاخره او را در استودیوی شخصی‌اش ملاقات کردیم وساعتی را با هم به گفت‌وگو نشستیم. در صحبت‌هاي یاس یک نکته بیش از هر چیز دیگری توجهم را جلب کرد، وقتی در مورد فعالیت مجاز و برگزاری کنسرت صحبت مي‌کرد گفت: «کاش که بشه...».بخشی از این گفت‌وگو را بخوانید.


خیلی‌ها دوست دارند اسم اصلی تو را بدانند، برای شروع خودت را برایمان معرفی کن.
یاسر بختیاری هستم و تقریبا سی سال سن دارم. بچه پایین هستم ولی زیاد خونه به دوشی کردیم از ناصر خسرو به اکباتان و شمشیری و... به هرحال از سال ۸۰ موسیقی را به صورت جدی و حرفه‌اي آغاز کردم که در نهایت منجر شد به سبکی به نام رپ و الان هم بیش از ده سال است که با اسم هنری «یاس» به فعالیتم ادامه مي‌دهم.

چرا رپ؟
از دیدگاه بزرگترهای جامعه و از دید مسوولین این کلمه یک نماد تهاجم فرهنگی است، ما مي‌توانیم یک اسم دیگر روی آن بگذاریم، مثل کلام محور.... به هرحال من از سن ۱۴ سالگی به موسیقی رپ علاقه پیدا کردم و انتخاب اولم برای موسیقی گوش دادن، رپ بود.

خب به هرحال رپ در ایران آینده مشخصی نداشت، چرا پاپ را انتخاب نکردی؟
من پاپ هم مي‌توانم بخوانم و صدایم برای پاپ خوانی هم بد نیست و حتی در چندتا از کارهایم قسمت پاپ را هم خودم خواندم اما ترجیح مي‌دهم رپ بخوانم.

تو پدرت را از دست داده بودی که وارد جریان موسیقی شدی، حداقل از لحاظ مالی رپ برای تو توجیه نداشت درست است؟
درسته، من هنوز هم از رپ درآمدی کسب نمي‌کنم، این سبکی که من انتخاب کردم یک چیزی است که حرف برای گفتن دارد ولی با حرفت موافقم انتخاب این سبک موسیقی برای من از لحاظ اقتصادی هیچ منطقی نداشت اما برای من یک نوع عشق محسوب مي‌شود و به آن علاقه دارم و همین عشق و علاقه باعث شد بخوانم و بنویسم.

پس الان از کجا پول در مي‌آوری؟
شعر... شعر مي‌گویم و به دیگران مي‌فروشم.

تا به حال کنسرت هم داشته‌ای؟
آره، من در خیلی از شهرهای آمریکا و به مناسبت سال جهانی مولانا کنسرت برگزار کردم، در لندن و دبی و قطر و... هم برنامه اجرا کرده‌ام. یک بار هم برنامه‌اي بود برای کشورهای اسلامی که من هم دعوت شدم و برنامه اجرا کردم.

دوست نداری یک روز در ایران کنسرت داشته باشی؟
یک بار در کاخ سعد آباد و یک بار در سالن اریکه ایرانیان کنسرت بود و من هم به‌عنوان ميهمان و شنونده موسیقی دعوت شده بودم، اشتیاق و محبت مردم نسبت به من آنقدر زیاد بود که آن شب هم یکی از بهترین شب‌هاي زندگی‌ام بود و هم یکی از بدترین شب‌هاي عمرم رقم خورد که مردم این‌قدر به کارم علاقه دارند، اما نمي‌توانم برنامه اجرا کنم. البته مي‌شود، کارش فقط یک امضا است که باید پای یک برگه بخورد.

امید داری که بشه؟
واقعا نمي‌دانم. کار نشد ندارد، شاید بشه، آره! فقط امیدوارم دیر نشود.

دیر یعنی چی؟
بالاخره الان من سی سالم است و نهایتا مي‌توانم پنج – شش سال دیگر ادامه دهم.

نظرت در مورد اینکه «زیرزمینی» خطاب مي‌شوی چیست؟
اصلا از این کلمه خوشم نمي‌آید. ما خیلی پیگیر مجوز شدیم، من خودم از اولین کسانی بودم که برای مجوز اقدام کردم و همان موقع وقتی در مطبوعات و رسانه‌ها در مورد خواننده‌هاي رپ صحبت مي‌کردند، عنوان می‌شد که بی‌شک یاس مجازترین رپر ایرانی است واگر یک روزی قرار باشد این سبک موسیقی مجوز بگیرد یاس اولین نفر خواهد بود. خودم هم به این موضوع معتقدم چون در موسیقی به اصطلاح زیرزمینی هم من برای خودم چارچوب دارم، یاس کسی بود که رپ را آورد میان خانواده‌ها و کارهایی ارائه کرد که پیر و جوان بتوانند آن را گوش کنند. کاری کردم که خانواده‌ها به بچه‌هایشان بگویند اگر می‌خواهی رپ هم گوشی کنی، آهنگ‌هاي یاس را گوش کن. موسیقی پاپ همه اش شده تکرار و هیچ حرف جدیدی نمي‌زند، یک چیزی که واقعا برای مردم حاوی پیام باشد و یک اتفاق و جرقه در ذهن مخاطب ایجاد کند و یک حرف بزند چه سبکی است؟ شک نکن که رپ این سبک است.

با این حال شنیدم که چند آهنگت مجوز هم گرفته بود و تو اولین رپ خوانی بودی که آهنگ‌هایش مجوز گرفت.
آره، یک آهنگ بود که در آلبوم مجید غفوری منتشر شد که قسمت رپ آهنگ را من خواندم که اسمش هم «یادت نره...» بود و اینکه یک رپ‌خوان توانست مجوز بگیرد کار بزرگی بود.

تو آدم سیاسی‌اي هستی؟
هرگز! ببین من دارم حرف دلم را میزنم و حرف دل من هیچ ربطی به سیاست ندارد. حرف‌هاي من حاوی پیام‌هاي اجتماعی است و این حرف‌هاي اجتماعی از نگاه من باید مجوز بگیرد، چون هم به نفع مردم است و هم به نفع دولت! من نمي‌خواهم آهنگ عاشقانه بخوانم وبعد بروم برایش مجوز بگیرم، من از این کارها خوشم نمي‌آید.

فکر مي‌کنم برجسته ترین همکاری تو با یک خواننده مجاز، آهنگی بود که با سیروان خواندی، خواننده مجازی هست که دوست داشته باشی باهاش کاری مشترک بخوانی؟
اگر بخواهم که این کار را کنم مي‌توانم این کار را انجام دهم، اما رپ را ترجیح مي‌دهم، شاید در آینده این کار را بکنم اما فعلا تمرکزم روی کار خودم است.

دغدغه‌هاي این روزهایت چیست؟
یک کانونی هست به نام کانون کوشا که از کودکان کار حمایت مي‌کند، من مدتی است که با این موسسه آشنا شده‌ام و خیلی دوست دارم در اولین فرصت یک آهنگ برای این بچه‌ها و در حمایت از آنها بخوانم. مسوولین این موسسه بدون هیچ چشم داشتی برای بچه‌هاي کار زحمت مي‌کشند و از این طریق به جامعه ما خدمت مي‌کنند که واقعا جای تقدیر و تشکر دارد، دغدغه این روزهای من این بچه‌ها هستند و امیدوارم بتوانم حرکت مفیدی برایشان انجام دهم.
منبع: کافه موسیقی

_________________

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب
این نظر توسط محمد در تاریخ 1391/08/27 و 19:13 دقیقه ارسال شده است

عااااااااااااااااالی ی ی ی ی ی ی ی ی ی ی بوووووووووودشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلک


کد امنیتی رفرش
درباره ما
کابل تی کا برای هر افغان خبری آموزشی سرگرمی تفریحی دوستی
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    مردم افغانستان به ویژه جوانان در انتخابات ۲۰۱۴ شرکت می کنند زیرا این انتخابات تغییر مشروع را در کشور به رقم خواهد زد؟
    ارتباط با ما

    http://prance217.rozup.ir/Documents/1.png

    http://prance217.rozup.ir/Documents/2.png


    شما نیز نویسنده سایت ما باشید

    افغانستان





    آمار سایت
  • کل مطالب : 1271
  • کل نظرات : 91
  • افراد آنلاین : 184
  • تعداد اعضا : 15
  • آی پی امروز : 394
  • آی پی دیروز : 118
  • بازدید امروز : 1,257
  • باردید دیروز : 358
  • گوگل امروز : 2
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 3,576
  • بازدید ماه : 3,576
  • بازدید سال : 88,475
  • بازدید کلی : 941,761
  • من یک افغانی ام
    من یک افغانی ام
    وطنم در پی جنگ
    مردمم سر گردان
    دل من پر درد است
    قلمم سر گردان
    دل من غمگین است
    با دلم می جنگم
    غصه ها لبریزند
    عشق من جاویدان
    بر لب من خنده
    خنده ام از درد است
    درد هایم پنهان
    باز هم می خندم

    آری

    من یک افغانی ام
    روز ها در پی نان
    در پی کار حلال
    خسته از کشتن و مرگ
    در پی آرامش
    حرف گقتن بسیار
    تلخ و شیرین بسیار
    دل من خسته است
    راه رفتن بسیار . . .

    آری من یک افغانیم